وقتی خودرادراوج می بینی وبه آنسوی افق می نگری تلالو درخشانی ازانوارربوبی که جهان رادربرگرفته باچشم دل می بینی که تورابه سوی خودمی خواند ازاوج افلاکی خودرابه زمین خاکی می رسانی تاازکوچه باغی که به تدبیرعقل راه رابه رویت گشوده است میگذری وهمراه باخاکیان که عمری ازاین کوچه باغ سیروسفرنموده اند همسفرمی شوی وپس ازطی الارض به جایی می رسی که به تدبیرعقل وشریعت مبین چون صفحه ای ازکتاب به رویت گشوده می شود.برای ورود به این درب گشوده به هادی نیازمندی که عمری راه پر پیچ وخم آن راطی کرده ونیک می شناسد.پس لحظه به لحظه وگام به گام باید به پیش رفت.دیری نمی گذرد که به همان جایی می رسی که به گاه اوج درآن سوی افق مشاهده کردی ونظاره گربودی (این همان صراط نور است که بواسطه دعای خیرپدر ومادردرنظرت جلوه گراست وخداونداین عاقبت به خیری رادر راستای رضایت والدین به روی توگشوده است)چه نیک فرموده: (وبالوالدین احسانا)