سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون از صفین باز مى‏گشت ، به گورستان برون کوفه نگریست و فرمود : ] اى آرمیدگان خانه‏هاى هراسناک ، و محلتهاى تهى و گورهاى تاریک ، و اى غنودگان در خاک اى بى کسان ، اى تنها خفتگان اى وحشت زدگان شما پیش از ما رفتید و ما بى شماییم و به شما رسندگان . امّا خانه‏ها ، در آنها آرمیدند ، امّا زنان ، به زنى‏شان گزیدند . امّا مالها ، بخش گردیدند . خبر ما جز این نیست ، خبرى که نزد شماست چیست ؟ [ سپس به یاران خود نگریست و فرمود : ] اگر آنان را رخصت مى‏دادند که سخن گویند شما را خبر مى‏دادند که بهترین توشه‏ها پرهیزگارى است . [نهج البلاغه]

روزگار غریب

Powerd by: Parsiblog ® team.
گفتار(شنبه 86 دی 1 ساعت 2:8 صبح )

 

 

هیچ مشکلی نیست که باخود موهبتی به ارمغان نیاورد.پس درمشکلات به دنبال موهبت های نهفته باشید.

"ریچارد باخ"

همیشه دست به کارهایی می زنم که ازعهده آنها برنمی آیم واین جسارت به من می آموزدکه چطورآنها رامغلوب خودسازم.

"پابلو پیکاسو"

برای اینکه بشربتواند دردنیاخوشبخت زندگی کند بایدازقسمتی ازتوقعات خودبکاهد

"شامفور"

تمام پیشرفتهای عالمگیرخودرامدیون تفکرمنظم ویادداشت برداری دقیق هستم.

"ادیسون"

آرزوی یک خوشبختی بزرگتر پیوسته ماراازلذت خوشبختی که ازآن بهره مندیم باز می دارد.

"زاک دوال"


» رضا
»» نظرات دیگران ( نظر)

کتیبه(شنبه 86 دی 1 ساعت 2:7 صبح )

                                               کتیبه

فتاده تخته سنگ آنسوی تر ، انگار کوهی بود
و ما اینسو نشسته ، خسته انبوهی
 زن و مرد و جوان و پیر
 همه با یکدیگر پیوسته ، لیک از پای
و با زنجیر
اگر دل می کشیدت سوی دلخواهی
به سویش می توانستی خزیدن ، لیک تا آنجا که رخصت بود
 تا زنجیر
 ندانستیم
ندایی بود در رویای خوف و خستگیهامان
 و یا آوایی از جایی ، کجا ؟ هرگز نپرسیدیم
 چنین می گفت
 فتاده تخته سنگ آنسوی ، وز پیشینیان پیری
 بر او رازی نوشته است ، هرکس طاق هر کس جفت
چنین می گفت چندین بار
 صدا ، و آنگاه چون موجی که بگریزد ز خود در خامشی می خفت
 و ما چیزی نمی گفتیم
 و ما تا مدتی چیزی نمی گفتیم
پس از آن نیز تنها در نگه مان بود اگر گاهی
گروهی شک و پرسش ایستاده بود
 و دیگر سیل و خستگی بود و فراموشی
و حتی در نگه مان نیز خاموشی
و تخته سنگ آن سو اوفتاده بود
شبی که لعنت از مهتاب می بارید
و پاهامان ورم می کرد و می خارید
 یکی از ما که زنجیرش کمی سنگینتر از ما بود ، لعنت کرد گوشش را
 و نالان گفت :‌ باید رفت
 و ما با خستگی گفتیم : لعنت بیش بادا گوشمان را چشممان را نیز
باید رفت
 و رفتیم و خزان رفتیم تا جایی که تخته سنگ آنجا بود
 یکی از ما که زنجیرش رهاتر بود ، بالا رفت ، آنگه خواند
 کسی راز مرا داند
 که از اینرو به آنرویم بگرداند
و ما با لذتی این راز غبارآلود را مثل دعایی زیر لب تکرار می کردیم
 و شب شط جلیلی بود پر مهتاب
هلا ، یک ... دو ... سه .... دیگر پار
هلا ، یک ... دو ... سه .... دیگر پار
عرقریزان ، عزا ، دشنام ، گاهی گریه هم کردیم
هلا ، یک ، دو ، سه ، زینسان بارها بسیار
 چه سنگین بود اما سخت شیرین بود پیروزی
 و ما با آشناتر لذتی ، هم خسته هم خوشحال
ز شوق و شور مالامال
یکی از ما که زنجیرش سبکتر بود
 به جهد ما درودی گفت و بالا رفت
خط پوشیده را از خک و گل بسترد و با خود خواند
 و ما بی تاب
لبش را با زبان تر کرد ما نیز آنچنان کردیم
و سکت ماند
 نگاهی کرد سوی ما و سکت ماند
دوباره خواند ، خیره ماند ، پنداری زبانش مرد
نگاهش را ربوده بود ناپیدای دوری ، ما خروشیدیم
 بخوان !‌ او همچنان خاموش
برای ما بخوان ! خیره به ما سکت نگا می کرد
 پس از لختی
در اثنایی که زنجیرش صدا می کرد
فرود آمد ، گرفتیمش که پنداری که می افتاد
نشاندیمش
بدست ما و دست خویش لعنت کرد
 چه خواندی ، هان ؟
 مکید آب دهانش را و گفت آرام
نوشته بود
همان
کسی راز مرا داند
که از اینرو به آرویم بگرداند
نشستیم
و به مهتاب و شب روشن نگه کردیم
و شب شط علیلی بود    "زنده یاد"اخوان ثالث"

 


» رضا
»» نظرات دیگران ( نظر)

زمستان(شنبه 86 دی 1 ساعت 2:7 صبح )

 زمستان

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کسی یازی
 به کراه آورد دست از بغل بیرون
 که سرما سخت سوزان است
نفس ، کز گرمگاه سینه می اید برون ، ابری شود تاریک
 چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
 مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... ای
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور
 منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
 تگرگی نیست ، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
 حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است

 


» رضا
»» نظرات دیگران ( نظر)

ننه سرما(شنبه 86 دی 1 ساعت 2:6 صبح )

حلول فصل زیبای زمستان و ورود پیردیرآشنای(ننه سرما)را که به خوبی لاله های گوشمان رانوازش می دهند به فال نیک می گیریم.وبه شماکاربرعزیزتبریک می گویم


» رضا
»» نظرات دیگران ( نظر)

تکبر ونخوت(جمعه 86 آذر 30 ساعت 1:44 صبح )

                                 تکبر ونخوت

ازعارفی بزرگوار پرسیدند:آدم وابلیس هردودربهشت گناه کردند...چه شدکه آدم بخشیده شدوابلیس ملعون شد؟گفت:گناه آدم ازشهوت بودوگناه ابلیس ازنخوت وتکبر...وبدان که تکبروغروردرنزدخداوندبخشش ناپذیراست.

بعضی اشخاص چنان به خودمغرورندکه اگرعاشق بشوندبه خودبیشترعشق می ورزندتابه معشوق         "چیسترفیلد"

کسانی که باافکارخوب وعالی دمسازندهرگزتنهاوبی مونس نیستند.   "فیلیپ سیدنی"

 

                                     


» رضا
»» نظرات دیگران ( نظر)

روح خدا(جمعه 86 آذر 30 ساعت 1:44 صبح )

                                                       روح خدا

درتعطیلات کریسمس دریک بعدازظهرسردزمستانی پسرشش هفت ساله ای جلوی ویترین مغازه ای ایستاده بود.اوکفشی به پانداشت ولباسهایش پاره پاره بودند.زن جوانی ازآنجا می گذشت همین که چمشش به پسرک افتاد آرزوواشتیاق رادرچشم های آبی اوخواند.دست کودک راگرفت وداخل مغازه بردوبرایش کفش ویک دست لباس گرمکن خرید آنهابیرون آمدند وزن جوان به پسرک گفت:حالا به خانه برگرد امیدوارم که تعطیلات شادوخوبی داشته باشی. پسرک سرش رابالا آورد نگاهی به اوکردوپرسید:خانم شما خداهستید؟

زن جوان لبخندی زدوگفت:نه پسرم من فقط یکی ازبندگان اوهستم. پسرک گفت:مطمئن بودم شماباخدانسبتی دارید....


» رضا
»» نظرات دیگران ( نظر)

صفای شب یلدا(جمعه 86 آذر 30 ساعت 1:31 صبح )

صفای شب یلدا به فهمیدن فلسفه وجودی آن است

صفای شب یلدا به درازای آن نه که به بارش الطاف کریمانه آن است.

صفای شب یلدا به تخمه شکستن وانارخوردن نه که به لبخندهای میزبانان گشاده دست آن است.

صفای شب یلدا به سیاهی آن نه که به سفیدی بخت دختران دم بخت وپسران جوان آن  است.

صفای شب یلدا به قهقهه مستانه میهمانان و میزبانان نه که به شکرانه به جا آوردن صله رحم دردل سیاه آن است.

صفای شب یلدا به آمدوشد مردم نه که به محترم شمردن ثانیه های گذران وپربرکت آن است.

صفای شب یلدا به همه آنچه گفتم نه که به  نگاه مستانه وعاشقانه ی ما به یکتاوجود بی همتاست که صانع آن است.

درکنارهم یک جان دردل هزاران جسم خاکی دردنیای گذران وفانی قراربگیریم وبسان گردهمایی درشبهای یلدای عزیزدلهامان کانون صفا ومحبت نسبت به هم باشد.


» رضا
»» نظرات دیگران ( نظر)

عیدقربان(جمعه 86 آذر 30 ساعت 1:30 صبح )

عیدقربان عیدعاشقان وازجان گذشتگان.عیدگسستن از"من"وپیوندبا"ما".عیدقربانی کردن نفس وشکستن انحصاردرقفس تنگ خودبینی واحیاء نمودن جانهای فراموش شده دربیغوله های عصیان ونافرمانی.عیدقربان قصدقربانی بسان اسماعیل ذبیح الله (ع) به دست پدری سربلند به نام ابراهیم خلیل الله(ع).عیدقربان به زنجیرکشاندن هوای نفس ولگام زدن بردهان ابلیس .برعموم عاشقان وشیفتگان به خصوص شماکاربرعزیز مبارک باد.


» رضا
»» نظرات دیگران ( نظر)

پاییز(جمعه 86 آذر 30 ساعت 1:30 صبح )

پاییز فصل رویاهای شیرین واوقات خیال انگیز.غروبهای دلگیربرکنارساحل تنهایی.صفای خش خش  شکستن برگ درختان زیرپای عابران که روزگاری بربلندای سرشان خودنمایی میکردند.فصل هزاررنگ باهمه ی زیباییها ورق خورد وصفحه ای سفیدوبی خط باصفای ریزش برف وبارانش که نامش رازمستان نهاده اندسرمایی جانسوزکه پیرمردان وپیرزنان را وادار به کز کردن درکنج خانه ها می نماید برمامستولی گشت ونمایان شد.باامیدبه اینکه خانه ها گرم خانه ی دلها گرمترتاسرما برما غالب نشود وسرانجام روسیاهی به ذغال ماند وبس..................


» رضا
»» نظرات دیگران ( نظر)

فرازهایی ازدعای امام زین العابدین درروزعرفه(پنج شنبه 86 آذر 29 ساعت 1:37 صبح )

                   فرازهایی ازدعای امام زین العابدین(ع) درروزعرفه

 

انت الله لااله الاانت الاحدالمتوحد الفردالمتفرد. وانت الله لااله الاانت.الکریم المتکرم.العظیم المتعظم.الکبیرالمتکبر.

تویی خدایی که جزتوخدایی نیست. یگانه ی تنها.یکتای بی مانند.وتویی که خدایی جزتونیست.گرامی بخشنده درنهایت کرامت وبخشندگی.عظیم باشکوه درمنتهای عظمت وشکوه .بزرگ بزرگ منشی.

 

وانت الله لااله الاانت.العلی المتعال.الشدیدالمحال

وتویی خدایی که جزتوخدایی نیست.والای بلندمرتبه.سخت کیفر.

 

وانت الله لااله الاانت.الرحمن الرحیم.العلیم الحکیم.

وتویی خدایی که جزتوخدایی نیست.مهرگسترمهربان.دانای فرزانه.

 

وانت الله لااله الاانت.السمیع البصیر.القدیم الخبیر.

وتویی خدایی که جزتوخدایی نیست.شنوای دانا.قدیم آگاه.

 

وانت الله لااله الاانت.الکریم الاکرام.الدائم الادوم.

وتویی خدایی که جزتوخدایی نیست.کریم ترین کریمان.همواره وپایدارجاودانه وابدی.

 

وانت الله لااله الاانت.الاول قبل کل احد.والاخربعدکل عدد.

وتویی خدایی که جزتوخدایی نیست.که پیش ازهرچیزنخستی.وپس ازهرپسینی پایانی.

 

وانت الله لااله الاانت.الدانی فی علوه.والعالی فی دنوه.

وتویی خدایی که جزتوخدایی نیست.دراوج وبالایی نزدیکی.وبااینکه نزدیکی بالایی.

 

وانت الله لااله الاانت.ذوالبهاء والمجد.والکبریاء والحمد.

وتویی خدایی که جزتوخدایی نیست.دارای شکوه وجمال واحتشام وبزرگی وستایش .

 

واجعل قلبی واثقا بماعندک.وهمی مستفرغا  لماهولک.واستعملنی بماتستعمل به خالصتک.واشرب قلبی عندذهول العقول طاعتک.واجمع لی الغنی والعفاف والدعه والمعافات والصحه والسعه والطمانینه والعافیه .

 

ودلم رابدانچه درپیش توست مطمئن وآرام.واندیشه ام راازهرچه جزتوست فراغت بخش.ومرابه کاری که خالصان درگاهت رابدان وا می داری وادار.وبه هنگام غفلت خردها دلم راباعشق به طاعتگزاری ات درآمیز.     ومراتوانگری ده همراه باپاکدامنی وزندگی خوش وآسایش وتندرستی وفراخی روزی وآرامش وعافیت.

 

                                             آمین رب العالمین


» رضا
»» نظرات دیگران ( نظر)

<      1   2   3      >

لیست کل یادداشت های وبلاگ
نامه
السلام علیک یاابوالفضل العباس(ع)
وصیت نامه سرخ اباعبدالله الحسین(ع)
[عناوین آرشیوشده]
 RSS 
 Atom 

بازدیدهای امروز: 21  بازدید
بازدیدهای دیروز: 8  بازدید
مجموع بازدیدها: 27442  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

» آرشیو یادداشت ها «
» پیوندهای روزانه «
» لوگوی دوستان من «

» اشتراک در خبرنامه «